كلبه عشق علي و زهرا

متن مرتبط با «اس ام اس زن است دیگر» در سایت كلبه عشق علي و زهرا نوشته شده است

نداشتن احساس تعلق

  • یعد از حدود یک ماه برگشتمبخاطر عمل چشمم رفته بودم کرمانشاهتو این مدت دلم برای علی خیلی تنگ میشدانگار وقتی از هم دور میشیم میریم به اون دوران دوستی و نامزدیانگار وقتایی که نزدیک همیم بهم عادت میکنیم و یادمون میره دوست داستن همو.خب بعد از این مدت که اونجا بودم با یه غم خیلی سنگین برگشتم ولی وقتی رسیدم رشت و علی اومد دنبالم حس خوشحالی نداشتم احساس میکنم اصلا به اینجا تعلق ندارم و اگر علی نبود حاضر نبودم یک لحظه اینجا باشمزندگی توی این شهر غریب با آدماش مثل یه غم همیشگی و اجباریه و از این اتفاق خوشحال نیستمکاش علی میتونست کارش درست کنه و از اینجا بریم.میدونم که اونم اینجا رو دوسداره و دلش نمیخواد از خانوادش دور شهولی مگه منم این حق ندارم؟دوریدلتنگینبودن آدمای مشترک تو زندگیمدوست و آشناهمه ی اینا از زندگی‌من حذف شدن...ولی انگار متوجه ش نیستی و یا فکر میکنی خیلی عادی و راحتهولی من از درون دارم زجر میکشم و اصلا احساس خوبی ندارماینم یکی دیگه جبرای روزگار که من متحملش شدم...به اختیارم نیست و از روی اجبارهاون مدت که اونجا بودم با همه غم و اندوهی که داشتم ولی یه خوشحالی کوچیک تو دلم بود که خودم فقط میتونم بفهمم چی‌بودولی وقتی برگشتم اون حس کوچیکم کاملا محو شد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • از شیر گرفتن سام

  • ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲برای خواب بعدازظهر بهت شیر ندادمبهونه گرفتی و غر غر رو سینم خوابیدی تابت دادم کم کم خوابت برد...۱۰ و ۱۱ اردیبهشتبرای خواب بعدازظهرت که تو ماشین خوابت برد۱۲ اردیبهشتبابا شبکار بود بعدازظهر کلی نق زدی خوابت میومد پلی شیر میخواستی و نمیخوابیدیانقد خودمو به خواب زدم که اخرش اومدی پیشم خوابیدی۱۳ اردیبهشتصبح که بابا برگشت خونه بعدش رفتیم دنبال یه سری کارا از اون ورم ناهار رفتیم خونه پدر جونتبازم بعدازظهر نخوابیدی شیطونی کردی اخر سرم غروب که برگشتیم تو ماشین خوابت برد تا الان که همش وول مبخوری و خواب و بیداری , ...ادامه مطلب

  • خوابیدن سام

  • چند وقتی هست که سام موقع خوابیدن خیلی مقاومت میکنه یعنی بزور میخوابه خوابشم میادا ولی دوسداره بازی کنه تا بخوابه الانم بعد کلی شیطنت آروم و معصومانه خوابیده دو تا عروسکشم بغل کرده و خوابیده دلم خواست عکسش بزارم (رمز بخاطر این که یادم نره : کد ملی سام ) #خدایا‌‌_شکرت, ...ادامه مطلب

  • سام افتاد

  • دیروز در باز بود سامم رفت تو حیاط این خونه سه تا پله داره یه ایوون مانند بعدم حیاط ، رو ایوون بود منم تو اتاقیهو صدای جیغ و‌ گریش اومدم از جا پردیم گفتم وای خدا سام افتاد بدو بدو رفتمدیدم‌ سام از رو پله ها افتاده با صورت خورده زمین . مُردم سریع رفتم بلندش کردم دماغش کبود شده بودخیلی ترسیدم شکسته باشه لبش پوستش کنده شده بود و دست و پاشم پر تیغ کاکتوس شده بودکلی خودم فحش دادم و لعنت فرستادمخیلی بد بود خیلییییخدایا خودت مواظب سام باشخداروشکر طوریش نشد و اتفاق بدی نیفتاد [ جمعه ۱۴ مرداد ۱۴۰۱ ] [ 17:8 ] [ , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها