كلبه عشق علي و زهرا

متن مرتبط با «۸ روز در چاه» در سایت كلبه عشق علي و زهرا نوشته شده است

واکسن ۱۸ ماهگی

  • سلام سام عزیزم دیگه نوبت واکسن یک سال و نیمبت شداز اونجایی که همه میگفتن واکسنش خیلی سخته و بچه خیلی اذیت میشه و تب شدید و... من خیلی میترسیدم و استرس داشتمیه روز که بابا خونه بود رفتیم مرکز بهداشت منم قبلش بهت استامینفون دادم که اذیت نشی ، اونجا گفتن که امروز نمیزنن و فقط یکشنبه ها و یه شنبه هاچون هر واکسنش برای ۵ تا بچس نمیشه و روز خاصی دارهخلاصه اصرار های من فایده نداشت و برگشتیمبابا شبکاریش عوض کرد با روز شنبه که یکشنبه خونه باشهچون محل کارش یکی دوساعتی فاصله داره من زودتر بیدار شدم تو رو از خواب بیدار کردم لباسات پوشوندم بهت یکم صبحونه دادم و قطره رو دادم و اسنپ گرفتم ۸ و خورده ای بهداشت بودیمگفتم صبح زود بریم که انروز روز واکسنه شلوغ نباشه و از گریه بچه ها بترسیحالا میخواستم کارت واکسنت بدم دیدم ای بابا تو کیفم نیست به بابا زنگ زدم گفت تو ماشین جا موندهبا کلی اصرار کردن بلاخره قبول کرد واکسن بزنه تا بابایی برسه کارت بهشون بدهیه اقا اونجا بود کمک کرد پات گرفت تا مسئول بهداشت واکسنت بزنهگریه کردی دردت اومد بعد که یکم بغلت کردم بهتر شدی و راه میرفتیکم کم بابا هم رسید کارت گرفتم اونا اطلاعات ثبت کردنبابا برات یه سری ماشین و ابزار اسباب بازی گرفته بودخونه که رسیدیم هنوز خوب بودی بعدازظهر که از خواب بیدار شدی پات گرفتت بود ترسیده بودی خیلی جیغ میزدی و گریه میکردی اصلا نمیخواستی رو پات وایسی بردمت تو حیاط توپت آوردم تو بغلم باهاش بازی کردیم بعدم کم کم دستات گرفتم و آروم آروم راه رفتیترست کمتر شدهمین که راه میرفتی و گردش خون داشت پات بهتر بودی ولی بعدش دوباره اذیت میشدی روز اول سخت بودیه چند روزی هم لنگان لنگان راه میرفتی قربونت برم بعدم خوب شدی و غول واکسنا رو شکست دادیدوست دا, ...ادامه مطلب

  • به وقت دلتنگی ، ناراحتی ، درد....

  • همه چیز بدجور بهم گره خورده روز به روز اوضاع بدتر و غیر قابل تحمل تر و از کنترل خارج تر میشه...دیگه شورش در آورده از ریخت و قیافم افتاده خیلی ناراحتم دارم جان میدم براشصورت قشنگش از ریخت افتاده ( از خودم بدم اومد اون لحظه ای که دیدمت و از قیافت ترسیدم ، تو اون شکلی نبودینیستی نکن اینجوری نکن که همه ی ما رو با خودت به کشتن داری میدی )خدایا خسته شدم هرچی به گذشته و خانوادم فکر میکنم همیشه همین بوده مشکل مشکل مشکل ...نسل به نسل که جلو اومدن همه گند زدن به زندگیاشوننمیدونم دیگه باید به چی امیدوار بود.خدایا خواهش میکنم بسه دیگهخدایا ما نه ایوبیم نه با این همه فشار میتونیم سربلند از امتحانت در بیایم.خودمون میشناسم که میگم خدا جانم یعنی میشه یه روز بیام بنویسم خدایا شکرت همه چیز درست شد... خیلی آرزوها براش دارم خیلی دلم میخواد سر و سامون بگیره تو لباس دامادی ببینمش حال خوبش سر حال شدنش رو فرم آمدنش خدایا خواهش میکنمدیگه تاب و عحمل ندارم بریدمممممم ..... [ چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۱ ] [ 0:18 ] [ , ...ادامه مطلب

  • روز مادر

  • امسال روز زن متفاوته برای اینکه کم علاوه بر خانوم بودن مادر هم شدم پسر قشنگم این نعمت بخاطر وجود توئه ممنون که این حس خوب بهم دادی دوست دارم فرشته کوچولوی من اولین تبریک خودم به خودم میگم  [ یکشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۰ ] [ 1:31 ] [ , ...ادامه مطلب

  • روز مادر

  • امسال روز زن متفاوته برای اینکه کم علاوه بر خانوم بودن مادر هم شدم پسر قشنگم این نعمت بخاطر وجود توئه ممنون که این حس خوب بهم دادی دوست دارم فرشته کوچولوی من اولین تبریک خودم به خودم میگم  [ یکشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۰ ] [ 1:31 ] [ , ...ادامه مطلب

  • یه حس بد دردناک و ...

  • پریشب بحث خیلی بدی داشتیم اینکه رفتار این قوم چقد اذیتم میکنه دلم نمیخواد اگه یه روزی بچه دار شم طوری بزرگ شه که خیلی خط قرمزا رو نداشته باشه خیلیییییییی خیلییییییییی بد بود   علی حواست باشهههه بههههه من به زندگیمووون به آیندمووون خودت میدونی چی میخوام پس بزار باهم بسازیمش, ...ادامه مطلب

  • نوروز ۹۶

  • امسال اولین سال تحویلی بود که من و عشقم کنار هم بودیم و خدارو هزار مرتبه شکر البته از اونجایی که اقاییم مرخصیش کم بود سال تحویل کرمانشاه بودیم و چون عروسی  دختر داییم بود مجبور شدم من بمونم و اقایی برگرده  خیلی دلتنگ.عشقمم کاش پیشم بود امیدوارم سالیان سال ارامش و خوشبختی و شادی برای همه و ما در پیش , ...ادامه مطلب

  • اندراحوالات...

  • احساس تمایل این حس تو ادما ممکنه نسبت به هر چیزی باشه  تمایل به یه ادم خاص  یه غذا یا حتی چیزایی که فکر کردن راجع بهشون یه فکر بده  به هر حال قضیه ؛ تمایل داشتن یا نداشتنه تمایل به اینکه فقط مال تو باشه و لاغیر  تمایل اینکه دلت بخواد خودش دستت بگیره بین ادما  تمایل به اینکه تو شروع کننده نباشی  وقتی, ...ادامه مطلب

  • درگیر احساسات.‌..

  •  حتی نوشتنمم نمیاد دیگه :( از دست کلماتم کاری بر نمیاد اصن وقتی حرفمون گفتم متوجه اونی که تو قلبم بود نشد کلمات چه ارزشی دارن. اصلا این هیچ... وقتی برای اروم کردنم میخوای بفرستیم سمت بقیه بیشتر لجم میگیره من توجه و دوسداشتن تو رو میخوام نه اونا اصلا اصل موضوع تویی خود تو... ‌و وقتی اون بقیه بخوان به تو نزدیک شن حال من بد میشه... متوجه ای؟؟؟؟؟ حالم بد میشه ... پس وقتی تو بغضم و میخوام با گریه کردن سبک شم همش نخوا توضیح بدم. من توضیحامو دادم و اونچه ازت میخواستمم گفتم حالاتو خودت سمتم بیاااا  کس دیگه ای رو غیر خودت نمیخوام حالم بده ... خوبه که حداقل صدای نفسای من, ...ادامه مطلب

  • ۱ روز

  • امروز بابامم راه میفته بیاد رشت ... یکشنبه حنابندونه دوشنبم عروسی  ایشالا تا اون موقع هیچ چیزی نمیشه خوشحالم که نزدیک میشه روز شمارمم نمیدونم چرا اینطوری شد ...22 م عروسیمونه. احتمالا اشتباه حساب کردیم   ۱ روز تا پایان دلتنگی,تور ۱ روزه,تورهای ۱ روزه,اینترنت ۱ روزه ایرانسل,۱ روزه,کد اینترنت ۱ روزه ایرانسل,تور گردشگری ۱ روزه,طرح اینترنت ۱ روزه ایرانسل,نوزاد ۱ روزه,اینترنت ۱ روزه همراه اول,رژیم ۱ روزه ...ادامه مطلب

  • ۲ روز

  • دیروز رفتم آرایشگاه مو ها و برو هام برای بار اول رنگ زدم قیافم خیلی عوض شد دوسداشتم این تغییرو . علی که اومد دنبالمون منو دید از قیافش مشخص بود که خوشش اومده ولی چون بقیه بودن فقط لبخند زد و گفت خوشگل شده مبارکت باشه بعدم که رفتیم خونشون موهام باز کردم کامل نشونش دادم اومد جلوم پیشونیم بوس کرد بغلم کرد گفت خیلی خوب شده   دیشب شب خوبی بود... کنار علی بودن خیلی بهم ارامش میده. خدایا شکرت ۲ روز تا پایان دلتنگی,۲ روز عزای عمومی,تور ۲ روزه,رژیم ۲ روزه,فال روزانه ۲,رژیم لاغری ۲ روزه,نابودگر ۲ روز داوری,تورهای ۲ روزه,تور ۲ روزه مشهد,فال روز ۲,فال روز ۲ شهریور ...ادامه مطلب

  • ۱۱ روز

  • دیروز خیلی حالم گرفته شد نمیدونم این حرفا چیه  ما میخوایم زندگی کنیم طلا کم و زیاد باشه چه اشکال داره سر همین چیزا بحث شد من و آقاییمم خیلی ناراحت شدیم امیدوارم باز مسئله ای پیش نیاد و همه چی حل شه دلم برا عشقم تنگ شده ۱۱ روز تا پایان دلتنگی,قهر ۱۱ روزه,فال روز ۱۱ بهمن,فال روزانه ۱۱ مهر ۹۳ ...ادامه مطلب

  • ۱۰ روز

  • امروز رفتیم دنبال کارای آزمایش... به کلاس مشاوره نرسیدیم علی مرخصی نداره باید فردا خودم تهنا بیام کسلم گرمم هس فقط دلم میخواد زود تر عروسی برگزار شه... دعامون کنید ۱۰ روز تا پایان دلتنگی,۱۰ روز با عکاسان,رژیم ۱۰ روزه,نوزاد ۱۰ روزه,رژیم ۱۰ روزه کانادایی,لاغری ۱۰ روزه,لاغری در ۱۰ روز,رژیم غذایی ۱۰ روزه,سقط جنین ۱۰ روزه,روز ۱۰ اردیبهشت,هواشناسی ۱۰ روزه ...ادامه مطلب

  • ۹ روز

  • #حرف_حساب    زندگی مثل یه پل قدیمیه... به این فکر نکن که اگه تنها ازش بگذری دیرتر خراب میشه... به این فکر کن که اگه افتادی یکی باشه که دستت رو بگیره + پرم از دلتنگی ۹ روز تا پایان دلتنگی,۹ روز محاصره آبادان,هر ۹ روز یک بحران,روزنامه ۹ دی,روز ۹ دی,روز ۹ اسفند,رژیم ۹ روزه,۹ شهریور روز قزوین,۹ دی چه روزی است,روزنامه ۹,رژیم ۹ روزه لاغری ...ادامه مطلب

  • ۸ روز

  • دیشب زیاد جالب نبود اصلا از این حرفای الکی خوشم نمیاد طفلی علیم مجبوره هم جو اروم کنه هم حواسش به من باشه هم غصه بخوره علیمم جمعه شنبه نداره هر روز باید سر کار بره روز تعطیلم نداره عروسیمون برگزار شه خیالمون راحت شه ۸ روز تا پایان دلتنگی,۸ روز در چاه,روزشمار ۸ ماه نبرد مقدس,روزنامه ۸ صبح,روزنامه ۸ صبح کابل,روز ۸ مارس,۸ مارس روز زن,۸ مارس روز جهانی زن,جنگ ۸ روزه,رژیم لاغری ۸ روزه,دعای روز ۸ ماه رمضان ...ادامه مطلب

  • ۷ روز

  •  از اینکه این مدت تا عروسیمون انقد غصه و فکر و خیال داشته باشم خیلی ناراحتم استرسو همه دارن ولی غصه که نیس شوق و ذوقِ... انشاءالله همه چی خوب پیش بره ۷ روز تا پایان دلتنگی,۷ روز زندگی,۷ مرداد مرداد روز،جشن مردادگان,روزنامه ۷ صبح,رژیم ۷ روزه,۷ آبان روز پدر,رژیم ۷ روزه لاغری,تور دبی ۷ روزه,سایت روزنامه ۷ صبح,روز ۷ آبان,پیشبینی ۷ روزه کشور ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها